۱۸ سال است بدون ممیز دور هم جمع میشوند
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۹۷۲۳۱
مراسم نکوداشت مرتضی ممیز در سالگرد درگذشت هنرمند عصر امروز در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش ایسنا، عصر امروز جمعه ٢۴ آذرماه مراسم نکوداشت مرتضی ممیز در هجدهمین سال درگذشت او برگزار شد. این مراسم در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران و با حضور جمعی از هنرمندان و اهالی هنر همراه بود.
در ابتدای مراسم نامهای از افسانه ممیز، همسر هنرمند قرائت شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای همه تلاشها از ساعد مشکی، انوشیروان مسیر، امرالله فرهادی و افراد دیگری که هر سال این گردهماییها را هماهنگ میکنند سپاسگزارم.
در ادامه انوشیروان ممیز ، فرزند مرتضی ممیز و مدیر موسسه فرهنگی هنری ممیزدقایقی سخنرانی کرد و به ارائه توضیح درباره نمایشگاههایی پرداخت که قرار شده در حاشیه این مراسم برگزار شود.
در همین راستا نمایشگاه آثار مصطفی اسداللهی و نمایشگاه پوسترهای الکساندر دیموس از فرانسه و مارک گاونیگ از استرالیا در خانه هنرمندان ایران برگزار شده است.
مرتضی عسگرپور، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران نیز سخنران بعدی این مراسم بود که ضمن خیر مقدم به حضار این مراسم گفت: از خانواده محترم استاد ممیز تشکر میکنم که هر سال در این مراسم سبب میشوند که علاقهمندان به این استاد بزرگ و هنر گرافیک دقایقی را با یکدیگر بگذرانند.
او گفت: نسبت استاد ممیز با خانه هنرمندان، نسبتی انکار ناشدنی است. ایشان نه فقط در کالبد خانه هنرمندان بلکه بخش قابل توجهی از روح خانه هنرمندان با زندگی و نام استاد ممیز ارتباط دارد. ما تقریبا هر روز به یاد ایشان هستیم. ایشان از موسسان اینجا بودند به همین دلیل گاه در جلسات وقتی از هنرمندان از دست رفته صحبت میکنیم، متوجه میشویم که تصور اینکه ایشان نیستند تصوری عبث است.
در ادامه مراسم ابراهیم حقیقی، طراح گرافیک سخنرانی کرد. او گفت: چقدر خوب است که جوانان سالن را پر کردند؛ قطعا درک درستی دارند از معلمی که اگر چه به طور مستقیم معلمشان نبوده اما معلم همه ما بوده است. معلم خوب، دانشجویان خوبی را تربیت میکند که معلمان خوبی میشوند. مرتضی ممیز وقتی بنیان دانشکده گرافیک رشته هنرهای زیبا را گذاشت کاری کرد کارستان؛ مرتضی ممیز به این حرفه آبرو بخشید و برای آن انجمن و تعاونی و مجله درست کرد و بسیار کارهای دیگر. شکرگزاریم که به عنوان حرفهای آبرومند در جهان به این حرفه مشغول هستیم و به آن افتخار میکنیم.
او ادامه داد: سالها چقدر زود میگذرند. من سال ۴٧ با مرتضی ممیز به عنوان معلمم آشنا شدم. از آن پس آشنایی محکم شد و سال ۴٨ با مصطفی اسداللهی آشنا شدم. حدود ۵۵ سال از آن روزها میگذرد. به عنوان یکی از نمونههای درخشان یادگار مرتضی ممیز میتوان از مصطفی اسداللهی نام برد. هر وقت ممیز فکر میکرد باید کاری کند یکی از کسانی که باید می بود مصطفی اسداللهی بود.
حقیقی با اشاره به نقش مرتضی ممیز در شناساندن گرافیک ایران به اروپا تاکید کرد: یکی از تلاشهای مهم مرتضی ممیز معرفی گرافیک ایران به اروپا بود. او واقعا در این زمینه کار کرد و گرافیک ایران جزو گرافیک شاخص جهان نامبرده میشود. همچنان که اروپاییها از گرافیک با فرهنگ ژاپن نام میبرند از گرافیک ایران نیز نام میبرند و این کار را مرتضی ممیز انجام داد.
او درباره نقش مصطفی اسداللهی در گرافیک ایران نیز گفت: اگرچه مصطفی اسداللهی این روزها در ایران زندگی نمیکند اما اثر او را میتوان در زندگی دید. نشانههایی را در طول روز میبینید و نمی دانید که آنها را مصطفی اسداللهی طراحی کرده است. نشانهها جزو ذات و زندگی در ملت و یک قوم میشوند. تاثیر دیگر مصطفی تدریس بود. او حدود ٢ هزار نفر دانشجو تربیت کرده و ما همه این ها را از مرتضی ممیز آموختیم. مصطفی اسداللهی و ما از ممیز آموختیم که آموختن وظیفه است و تنها با این حرکتها است که فرهنگ یک مملکت پایدار میماند. کار فرهنگی نیاز به ادامه دادن و ممارست بی چشمداشت و بی دستمزد دارد.
پس از سخنرانی ابراهیم حقیقی، ویدیویی از الکساندر دیموس - هنرمندی که نمایشگاهی از آثار او در حاشیه این مراسم برگزار شده است- پخش شد. او در این سخنرانی، پوسترهایی که در این نمایشگاه به نمایش درآمدند را شرح داد. در این نمایشگاه مجموعهای از پوسترهای نمایش تئاتر در فرانسه در معرض دید قرار داده شده است.
در ادامه مراسم رومن آتل، رایزن فرهنگی فرانسه در ایران که در این مراسم حاضر شده بود نیز سخنرانی کرد.
او گفت: رییس بنیاد ممیز، مدیر خانه هنرمندان ایران و انوشیروان عزیز بسیار خوشحال هستم که در جمع شما هستم به این جهت که از هجده سال پیش تا کنون در خلال نمایشگاه یاد او را گرامی می داریم. او پدر معاصر گرافیک ایران است و نسل های متفاوتی از هنرمندان ایران را تعلیم داده است. مرتضی ممیز ارتباط ویژه ای با فرانسه نیز دارد. سال ۶۸، سالی که او در فرانسه حضور داشته برای هنر و گرافیک فرانسه بسیار مهم بوده است. فکر میکنم تجربه بسیار مهمی برای او بود که در کارش نیز مشخص بود. او در طول زندگی خود با بزرگان هنر فرانسه دوستی داشت. مستقیما داخل حلقه گرافیک بینالملل بود. من بخت این را نداشتم که او را از نزدیک بشناسم اما مطمئنم اگر اینجا بودند به نمایشگاهی که برپا شده افتخار میکردند. هر سه هنرمندی که نمایشگاهشان برپا شده از مرتضی ممیز وام گرفتند. به عنوان مثال الکیاند دیموس به صورت تخصصی تایپوگرافی میکند.
وی افزود: من هر روزه برای گسترش روابط میان دو ملت و کشورمان کار میکنم. فکر میکنم در حوزه گرافیک سالهای گذشته چند پروژه انجام دادیم اما امیدوارم این همکاری را عمیقتر انجام دهیم.
امرالله فرهادی که اجرای این مراسم را برعهده داشت حاضران در این نمایشگاه را به دیدن ویدیویی از مصطفی اسدالهی دعوت کرد. او در بخشی از سخنان خود گفت: به نظر من سادگی در گرافیک می تواند جذاب باشد و به صحت و سلامت کار و به صمیمیت کار اضافه کند. چنین لحنی را همواره ترجیح دادم و مورد علاقم بوده است. وقتی به سمت سادگی بروید از مسیر شکل های ساده هندسی عبور می کند و شاید نوعی از هندسه خلاصه و ساده و روان است.
اسدالهی ادامه داد: همواره دنبال این سادگی و صراحت بودم و سعی کردم این نوع از گرافیک را دنبال کنم.
او درباره فعالیت های خود در حوزه آموزش گرافیک گفت: علاقه داشتم که تجربیاتم را منتقل کنم و در کنار کار حرفه ای وقتی را قرار دادم تا آنچه را که یاد گرفتم برای جوانان ارایه کنم. البته به عقیده شخصی خودم کار آموزش بسیار مسئولیت سنگینی است. حساس است و باید شرایطی فراهم شود که آدم بتواند کاری درست انجام دهد. کار تدریس با طراحی گرافیک دو مقوله جدا از یکدیگرند. شاید در کار حرفهای خود متبحر باشیم اما در آموزش، فضا عوض میشود و نوع کار موجب می شود که طراح خیلی زبردست نتواند در زمینه آموزش موفق باشد.
او در پایان اظهار کرد: من شاگرد مرتضی ممیز بوده و هستم و خواهم بود. روحش شاد و یادش همواره برای ما گرامی باشد.
در پایان این مراسم در حاضران برای افتتاح و بازدید از نمایشگاه های برگزار شده، در گالریهای خانه هنرمندان حضور پیدا کردند.
بر اساس این گزارش ایسنا، مرتضی ممیز که اغلب اهالی هنر او را پدر گرافیک ایران میدانند، ۵ آذر سال ۱۳۸۴ به دلیل بیماری درگذشت.
ماندگار شدن، ویژگی تعداد قابل توجهی از آثار این هنرمند است که میان جامعه و ممیز ارتباط قابل توجهی برقرار کرده است.
ادامه دارد
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مرتضي مميز خانه هنرمندان ايران آتیلا پسیانی ویلای ساحلی محمدرضا شفيعي كدكني مهران مديری خانه هنرمندان ایران گرافیک ایران مرتضی ممیز برگزار شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۹۷۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران
۴۵ سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذرد، ترور شهید مطهری دومین ترور سیاسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، از فروردین ۱۳۵۸ یعنی کمتر از دوماه پس از پیروزی انقلاب، موج ترورها علیه شخصیتهای روحانی و نظامی انقلاب آغاز شد. اتفاقی که البته امروز به شکلی دیگر و توسط دشمنان جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.
ساعت حدود ۷ شب بود که تیم سه نفره ترور، شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضیزاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت تهران توقف میکنند.
نقشه اولیه ترور او در همان منطقه بود، اما هوشیاری راننده آیتالله مطهری و وضعیت بد منطقه از نظر ترور، مانع کار تروریستها میشود.
آنها خودروی استاد مطهری را تعقیب میکنند. احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت تیر رسیده و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده تا به منزل مرحوم یدالله سحابی برسد.
جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور میشود جلسه شورای انقلاب نبود، بلکه جلسه موسسه متاع (مکتب تربیتی ـ. اجتماعی علمی) بود که در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده بود و به مسائل اجتماعی میپرداخت، اما به دلایل امنیتی هیچ سندی از خود ثبت نکرده بود.
خودرو تروریستها در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل (محمدعلی بصیری) هم پشت دیوار منزل سحابی کمین کرده و منتظر استاد مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری (حمید نیکنام) هم سر کوچه کشیک میداده است.
تروریستها چراغی که ساکنان محل در پارک امینالدوله ـ. محل فعلی خانه مداحان ـ. برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند را خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند.
ساعت حدود ۲۲:۴۰ شب جلسه تمام میشود و استاد مطهری عزم منزل میکند. ظاهرا قرار بر این میشود که با خودروی آقای ترخانی به شمیران ـ. منزل شخصی خود ـ. برود.خودرو ترخانی سرکوچه پارک شده بود. یدالله و عزتالله سحابی چند قدمی استاد مطهری را بدرقه میکنند تا این که آقای مطهری به سر کوچه میرسد.
ظاهرا در این هنگام است که قاتل اصلی به استاد مطهری نزدیک میشود و او را به نام صدا میکند و پس از برگشتن آیت الله مطهری گلولهای به زیر گوش او شلیک میکند که از ابروی چپش خارج میشود.
قاتل پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار میکند و خود را به اتومبیل پیکان استیشنشان میرساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران فرار میکنند.
گروه فرقان خود را یک گروه مسلمان متکی بر اصل توحید میدانست و اهداف خود را بر اساس تفسیر قرآن مشخص میکرد. این گروه معتقد بود تفسیر قرآن کریم تنها کار امامان است و هر کسی جز امامان معصوم دست به تفسیر قرآن بزند، کارش خلاف اسلام است.
استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایدهها و دستورات حضرت امام تبعیت میکردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند. در این مورد آیت الله طاهری خرم آبادی میگوید؛ اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید، شروع کرد، اما آن رونقی که باید میگرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛ چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع میشد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.
اینها یکسری مسائلی را تداعی میکرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام. چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند. ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت؛ و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسهای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.
همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود. در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی میگویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آنها بودند که پیغامها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران میرساندند پیامها معمولا در قم گرفته میشد، اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند. ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار میکردند افراد میرفتند و پیامها را شفاهی از امام میگرفتند و میآمدند و عمل میکردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام میشد، اما در واقع این ارتباط وجود داشت.
بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال ۵۷ و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر (روحی نه الفداء) بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند، اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم میدانستند و میشناختند که اینها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمودها و پیامها را میگرفتند و عمل میکردند.
استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است. از پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیامها صحنه گردان میدان بود. استاد ابتدا در پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیام سال ۴۲ نقش فعال داشتند. بارها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند. اختلافات بین روحانیون را از بین میبرد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه میشد. استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العادهای ایفا کردند. جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.
از نگاه شهید مطهری، بزرگترین ضربهای که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک گردید؛ و طرد دین از سیاست به معنای جدا کردن یکی از اعضای پیکر اسلام بود. با این حال در جهان تشیع، تفسیر «اولی الامر» متفاوت با برداشت اهل سنت است و هدف امثال سید جمال نیز مسلماً این نبوده است تا با ندای همبستگی دین و سیاست به استبداد سیاسی قداست دینی دهند، بلکه هدف، بیداری مسلمانان در دخالت در سرنوشت سیاسی و وابسته ساختن به دین بوده است.
شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزلهی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:
نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است. این روح و بدن، این مغز و پوست باید به یکدیگر بپیوندند. فلسفهی پوست، حفظ مغز است. پوست از مغز نیرو میگیرد و برای حفظ مغز است.
اهتمام اسلام بر امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی، برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید و معارف وحی و اخلاق و عدالت اجتماعی و مساوات و عواطف انسانی است.
شهید مطهری از مهمترین نیروهای انقلاب اسلامی بود و شاید مهمترین تعریف از این شهید بزرگوار را امام خمینتی (ره) بیان کردند.
خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثنا آثارش خوب است». ایشان بی استثنا آثارش خوب است؛ انسان ساز است؛ برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان، خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالی قدر